جدول جو
جدول جو

معنی گل و بوته - جستجوی لغت در جدول جو

گل و بوته(گُ لُ تَ / تِ)
نقش و نگار بر روی کاغذ و جامه و پارچه های ابریشمین و امثال آن. و رجوع به گل و بته شود
لغت نامه دهخدا
گل و بوته
نقش گل در جامه و غیره، بطور مطلق نقش و نگار بر روی کاغذ و جامه و پارچه های ابریشمین و امثال آن باشد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل بوته
تصویر گل بوته
نقش گل و بوتۀ گل بر روی پارچه و فرش یا چیزی دیگر
فرهنگ فارسی عمید
(گُ لُ بُ تَ / تِ)
در تداول عامه، نقش و نگار گلین در جامه و غیره. نقش رنگارنگ از گل در جامه، پارچه، گچ بری و غیره
لغت نامه دهخدا
(گِ لِ تَ / تِ)
طین قیمولیا. رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن ذیل قیمولیا شود
لغت نامه دهخدا
(گُ تَ / تِ)
نقاشی یا گل دوزی که گل و بته های متعدد کشند یا دوزند. کشیدن یا انداختن رنگ سیاهی بشکل گل و گیاه در صفحۀ جامه یا کاغذی پدید آوردن. رجوع به گل بته و گل و بوته شود
لغت نامه دهخدا
(گُ بَ اَ بَ)
دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان دره گز واقع در 89هزارگزی جنوب خاوری کبودگنبد. در دامنه است. هوای آن سرد و دارای 162 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
نقش گل در جامه و غیره، بطور مطلق نقش و نگار بر روی کاغذ و جامه و پارچه های ابریشمین و امثال آن باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلو بسته
تصویر گلو بسته
کنایه از ساکت و خاموش بودن
فرهنگ لغت هوشیار
نقش گل در جامه و غیره، بطور مطلق نقش و نگار بر روی کاغذ و جامه و پارچه های ابریشمین و امثال آن باشد
فرهنگ لغت هوشیار